مهم این اختلالها پریشانی بارز فرد، اختلال در کارکرد اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای مهم زندگی، یا در برخی انواع آن، احساس ناراحتی شدید و پایدار از جنسیت خود است (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۲۰۰۰). در تعریفی از میل جنسی نابهنجار گفته شده:
نوعی رفتار جنسی که یکی از ویژگیهای زیر را داشته باشد:
۱. برای شخص یا اشخاص دیگر، از جمله شریک جنسی (همسر) خطرناک است؛ مانند آزارگری جنسی، آزارخواهی جنسی و بچهبازی؛
۲. معطوف به شریک جنسی نیست؛ رفتارهایی مانند استمناء، همجنسخواهی، چشمچرانی و حیوانخواهی از این نظر جزء نابهنجاریهای جنسی هستند؛
۳. به گونهای نامتناسب با احساس گناه و اضطراب همراه است؛ مانند وسواسهای فکری جنسی، زنای با محارم، برخی موارد استمناء؛
۴. تحریک اعضای جنسی طبیعی در این رفتارها وجود ندارد؛ مانند یادگارپرستی؛
۵. حالت جبری دارد. وسواس فکری جنسی و برخی موارد استمناء و همجنسخواهی ممکن است این ویژگی را داشته باشد (کاپلان و سادوک، ۱۳۷۹: ۲/۳۲۷).
بنابراین، فردی که به یکی از اختلالهای جنسی مبتلا است، به احتمال قوی از زندگی جنسی خود لذت نمیبرد و احساس مثبتی ندارد. لازم است اینگونه افراد برای درمان به مراکز و کلینیکهای تخصصی مراجعه کنند. در مقابل، بدکاریهای جنسیای وجود دارد که به طور کلی یا جزئی برای فرد لذتبخش است و در آنها، اثری از نشانگان نوعی بیماری روانتنی، اختلال در کارکرد فردی و اجتماعی، پریشانحالی و اضطراب نیست. اینگونه بدکاریهای جنسی «انحراف جنسی»۱ محسوب میشوند؛ چراکه به گفته فروید (۱۹۳۹) هدف ارضای میل جنسی در اینگونه رفتارها، خارج از مسیر فطرت و اصل تولید مثل است (اوحدی، ۱۳۸۳). گذشته از این، رفتار فرد در انحراف جنسی هدفمند است؛ یعنی با غرض و برنامه قبلی انجام میشود.