۴. این خویشتنداری خارج از توان آدمی نیست؛ چراکه خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمیکند؛ هر کس آنچه کار خوب انجام داده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است (بقره: ۲۸۶). بهعلاوه، خویشتنداری جنسی، ممکن و تحققپذیر است وگرنه بدان توصیه نمیشد و پیشوایان دین برای آن راهکار نمیدادند (نک.: طبرسی، ۱۴۱۲: ۱۹۷).
بر این اساس، راهبرد خویشتنداری جنسی نیز دو گستره عمده فردی و اجتماعی را در بر میگیرد:
۱. تقویت توانمندی روانشناختیِ خویشتنداری جنسی که مقاومت در برابر وسوسه، توان تأخیر ارضا، بازداری رفتاری و تابآوری در سختیهای خویشتنداری را شامل میشود؛
۲. تنظیم اجتماعی رفتار جنسی که به کنترل زمینههای پرخطرِ تماس و تحریک جنسی ارتباط دارد.
اهمیت زندگی سالم جنسی، ضرورت مدل چندبعدی را برای مدیریت رفتار جنسی ایجاب میکند، به گونهای که ارضای سالم نیاز جنسی را به عنوان یک اصل بپذیرد، در سرکوب نیازهای جنسی متمرکز نباشد، سبک زندگی تسهیلگر برای زندگی سالم جنسی را مد نظر قرار دهد و برای سطوح سنی مختلف برنامه داشته باشد. بهعلاوه، این مدل بتواند از ظرفیت التزام دینی استفاده کند. زیرا همانگونه که گذشت، التزام دینی در این باره کارآمد است. بنابراین، راهبرد خویشتنداری جنسی از دیدگاه اسلامی دارای دو مؤلفه اصلی «توانمندی خویشتنداری جنسی» و «تنظیم اجتماعی رفتار جنسی» است که میتواند ویژگیهای مذکور را در نظر بگیرد. آنچه در این نوشته پیشِ رو است، درباره این دو مؤلفه تدوین شده است. به این منظور، رویکردهای مختلف موجود و رویکرد برآمده از آموزههای اسلامی را درباره تنظیم میل و رفتار جنسی، در سطح فردی و اجتماعی بررسی کردهایم.
در آخر، این نکته را یادآور میشویم که مطالب این اثر برای قشر یا سنین خاصی از مردم، مثل کودکان یا نوجوانان نوشته نشده، بلکه کوشیدهایم از منظری کلانتر به تنظیم رفتار جنسی نگاه کنیم. البته، مسائل جنسی در دوران بلوغ تا ازدواج اهمیت ویژهای دارد. زیرا شواهدی وجود دارد که نشان میدهد فاصله بین بلوغ تا ازدواج رسمی با افزایش سن