اینکه من هنوز نشانههای مشکل را نتوانستهام کاهش دهم، چه چیزی را در من و در زندگیام نشان میدهد؟
اگر بتوانم این نشانهها را کاهش دهم، چه تأثیری در روحیه من خواهد گذاشت؟
اگر بتوانم این نشانهها را از بین ببرم، چه تأثیری در بهبود روابط من با خدای خودم و دیگران خواهد گذاشت؟
دل من میخواهد چگونه آدمی باشم؟ با این نشانهها یا بدون آن؟
بدون این رذیله چه چیزهایی در زندگی دنیوی و اخروی به دست میآورم؟
با این رذیله چه چیزهایی را در دنیا و آخرت از دست میدهم؟
خودارزیابی، پذیرش این نکته را نیز در بر میگیرد که هرچند تغییر دیدگاهمان درباره خود، رفتارمان و ارزشهایمان فوایدی دارد، اما هزینههایی نیز بر آن مترتب است. خودارزیابی مستلزم زندگی توأم با دوسوگرایی درباره تغییر و شکیبایی در برابر مشکلات ناشی از تغییر است.
در حقیقت، نتیجه اینگونه تأمل ایجاد دو حالت اشتیاق و پرهیز است؛ اشتیاق برای امور مفید و پرهیز از اموری که برای سلامت بدن و روان زیان دارد یا احتمال پیامد منفی برای آن میرود. حالت اشتیاق و پرهیز دو کارکرد عقل اخلاقیاند که از توانمندیهای خویشتنداری محسوب میشوند و به انتخاب و اجتناب کارآمد میانجامند. به طور کلی، رابطه میان توانمندی دانش و تشخیص با خویشتنداری جنسی اینگونه مشخص میشود که در پرتو این توانمندی، خوبیها از بدیها و ضرر از منفعت شناخته میشود و تفاوتها و زمینههای آنها برای فرد روشن میگردد. آگاهی درباره خویشتن و امور مربوط به خود، اشتیاق و پرهیز را تحریک میکند و از این مسیر خویشتنداری فعال میشود. از اینرو دانش و تشخیص را توانمندیهایی محسوب میکنیم که تقویت آنها موجب ارتقای سطح خویشتنداری جنسی میشود.
۲ ـ ۱ ـ ۳. قصد عمل
تشخیص نیرویی است که به واسطه آن خوبیها، بدیها، تفاوتها و زمینههای آنها شناخته