مفهوم دیگری که میتواند آسانسازی اجتماعی خویشتنداری را در حضور دیگران تبیین کند، مفهوم «درونیکردن» است. این مفهوم درباره ارزش یا اعتقاد به کار میرود. درونیکردن ارزش یا اعتقاد، عمیقترین و پایدارترین پاسخ به افراد جامعه است. انگیزه درونیکردن یک اعتقاد خاص، مبتنی بر این تمایل است که میخواهیم رفتار و افکارمان درست و صحیح باشد. بنابراین، پاداش برای قبول آن باور، پاداشی درونی است (همان). در صورتی که خویشتنداری فرد در حضور دیگران مبتنی بر این اصل باشد که دیگران به عنوان ناظر، رفتار خاصی را نادرست میدانند، این خویشتنداری ناشی از درونیکردن باور و احساس افراد حاضر و ناظر است.
۳. سطوح روانشناختیِ خویشتنداری
خویشتنداری در حالات و موقعیتهای مختلف، متفاوت است؛ گاه قوی است و گاه ضعیف؛ گاه بروز آن به موقعیت وابسته است و گاه نه. گرچه مطلوب این است که خویشتنداری، تفکر، رفتار و عواطف انسان را در بر بگیرد، بسان سازهای پایدار تمامی حالات انسان را مدیریت کند و شکست و ویرانی نداشته باشد و در خلوت و جلوت پاسدار انسانیت باشد۱ (طوسی، ۱۴۱۴: ۶۸۴) گونههای شخصیتی افراد نشان از فراز و نشیب این سازه روانشناختی در قلمروهای مختلف دارد. یکی از فراز و نشیبهای خویشتنداری مربوط به سطح کارکرد آن در نظام روانشناختی است که شامل دو سطح «صفت» و «حالت» میشود. از اینرو گاه خویشتنداری در سطح صفت بروز پیدا میکند و ممکن است در سطح حالت خود را نشان دهد. بر اساس دو سطح بروز خویشتنداری، یعنی صفت یا حالت، قدرت و پایداری خویشتنداری متفاوت است.
۳ ـ ۱. خویشتنداری در سطح صفت
صفات۲ از جمله سازههای پیچیدهای هستند که روانشناسان به آن توجه کردهاند. صفات،