رفتاری به ویژگیهای رفتار نیز مربوط است؛ مانند مقدار مهارتی که فرد میتواند در رفتاری خویشتندارانه نشان دهد. از نظر مفهومی، مؤلفههای این گرایش در دامنهای از امور ذهنی و درونی (از جمله میزان تعهد شخصی به عمل خویشتندارانه) تا امور کاملاً عینی (مانند مقدار مهارتی که شخص برای رفتار خویشتندارانه نشان میدهد) قرار دارند.
مطلوب این است که خویشتنداری چنان در نظام روانشناختی انسان ارتقا یابد که همچون سازهای منسجم و استوار، گرایشهای مختلف انسان را در خود جای دهد و محافظ آنها باشد. در این صورت، تکتک رفتارها در سازه خویشتنداری بروز پیدا میکنند و رو به فضیلت میگذارند؛ همچنان که حضرت علی علیه السلام متقین را بدان فضایل توصیف میکنند: «گفتارشان با راستی و درستی توأم است و پوشاکشان با میانهروی و راهرفتنشان با تواضع. از چیزهایی که خداوند بر آنان حرام کرده است چشم پوشیدهاند و گوشهای خود را وقف دانشی کردهاند که برایشان سودمند است»۱ (صدوق، ۱۳۷۶: ۵۷۰؛ ابنشعبه حرانی، ۱۴۰۴: ۱۵۹؛ شریف رضی، ۱۴۱۴: ۳۰۳).
۲. قلمروهای کارکردی
قلمروهای کارکردی شامل محدودههای اثرگذاری خویشتنداری است که بر اساس جنبههای فردی و اجتماعی زندگی متمایز میشود. گاه ممکن است انسان کاری را در تنهایی خویش انجام دهد که معمولاً در حضور دیگران از انجامدادن آن خودداری میکند و گاه ممکن است کاری را در حضور دیگران انجام دهد که معمولاً در خلوت انجام نمیدهد. تقریباً اینگونه نیست که رفتارهای انسان در تنهایی و در اجتماع مشابه باشد. اگر منشأ هر یک از بازداری رفتاری یا رویآوری، خویشتنداری باشد میتوان گفت برخی توانمندیهای انسان در حضور دیگران آسانتر از تنهایی به کار میآید. از اینرو کارکرد خویشتنداری در تنهایی و در اجتماع متفاوت است و دو قلمرو پیدا میکند: «قلمرو فردی» و «قلمرو اجتماعی».