«خوشایند» است (لذت خوردن) ترک میکنیم.۱ البته وجه مشترک این دو حالت، «سختبودن» آنها است. این سختی ممکن است مانعی بر سر راه خویشتنداری باشد و مصلحت انسان را به مخاطره اندازد. اگر این مشکل به نوعی حل نشود انسان بیتاب میشود و ممکن است دست به کاری زند که به مصلحت او نیست. به نظر میرسد عاملی که میتواند این مانع را خنثا کند، صبر و تابآوری است.
در چیزهایی که خویشتنداری میطلبد، «صبر» سختی خویشتنداری را تحملپذیر میکند. صبر در اصطلاح، به معنای «حبس و نگهداشتِ نفس در مواردی است که به مقتضای عقل و شرع (یا قانون) باید انجام شود که در نتیجه باطن انسان را از اضطراب، زبان را از شکایت، و اعضا و جوارح را از حرکتهای نامناسب و غیرعادی دور نگه میدارد». این معنا شامل مجموع مفاهیمی است که لغتشناسان درباره صبر بیان کردهاند: «صبر به معنای بازداشتن نفس است، ضد آن جزعکردن است، با اکراهداشتن نزدیک است و گاه به معنای انتظار میآید» (پسندیده، ۱۳۸۸).
تابآوری خصیصه دیگری است که میتواند تحمل سختیهای خویشتنداری را آسان کند و مفهومی نزدیک به مفهوم صبر است. روانشناسان «تابآوری» را به انطباق مثبت فرد در موقعیتهای تهدیدآمیز یا مصیبتبار تعریف میکنند؛ مفهوم عامی است که طیف وسیعی از پدیدهها را در بر میگیرد و ظرفیت سیستم را برای مقاومتکردن یا بازیافتن نیرو در معضلات مهم شامل میشود و بر سه موقعیت متمایز، شامل مقاومت در برابر تنش،۲ بهبودی۳ و عادیسازی۴ اوضاع و احوال متمرکز شده است (لوپز،۵ ۲۰۰۹) که اشاره به ظرفیت