فرزندآوری؛ کاهش جمعیت و پیرشدن جمعیت؟! از اینرو، در نظام تربیت جنسی از دیدگاه اسلام، که مبتنی بر مبانی فطری طبیعی است، روشهای دیگر ارضای جنسی، همگی «انحراف جنسی» تلقی شدهاند.
کسانی که ارتباط بیحد و مرز زن و مرد را میپسندند و به قوانین شرعیِ این گستره مقید نیستند، در حقیقت، لذتجویی بدون مرز را میطلبند؛ وگرنه چه دلیل دیگری خواهد داشت. خود میدانند که زندگی دنیا برای پاسخگویی به میل لذتجویانه بدون مرز ظرفیت ندارد. با صراحت باید گفت لذت بدون مرز با محدودیتهای طبیعی و منطقی مواجه است. اگر کسی پذیرش این محدودیتها را نداشته باشد، در معنای زندگی دنیا دچار مشکل میشود و باید اندوه بازماندن از آرزوهای دراز را تحمل کند. از اینرو فرمودهاند: «برای کسی که لذت دنیا را حق خود میداند، فقط اندوه باقی خواهد ماند»۱ (لیثی واسطی، ۱۳۷۶: ۴۰۴).
باید بپذیریم که تا وقتی یاد نگرفتهایم با واقعیات و محدودیتهای زندگی روبهرو شویم و با آنها منطقی رفتار کنیم و قاطعانه و مشتاقانه دست به عمل بزنیم، نمیتوانیم از زندگی خود حداکثر بهره را ببریم. این کلامِ آلبرت آلیس، یکی از دانشمندان بزرگ روانشناس است که خویشتنداری را از اصول پذیرفتنی زندگی میداند. وی میگوید شاید این حرف من شما را به یاد فلسفه تنبیه پروتستانی بیندازد که میگوید «تنها، کار محض و رستگاری از طریق تزکیه نفس»؛ اما این طور نیست. این موضوع (مواجهه با محدودیتهای زندگی)، یکی از حقایق دنیای غیربهشتی ما است (آلیس۲ و هارپر،۳ ۱۳۸۱).
حکمت الهی، که سراسر جهان آفرینش را در بر گرفته، بر آن است تا زن و مرد با نیروی شهوت و میل جنسی به طرف دیگری متمایل و مجذوب شوند و در چارچوب ازدواج، با ارتباط زناشویی صاحب فرزند گردند. البته برای اینکه این نیرو بازیچه قرار نگیرد و به فساد کشیده نشود، عقل و شرع را بر آن حاکم کرده است. عقل و شرع نیز محدودیتی خارج از