فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 51 - صفحه 45

۵۳. علي بن ابراهيم gt; محمد بن عيسى gt; يونس ۱ gt; عبيد الله الحلبي gt; رجل gt; ابي جعفر( (۱). ۲

1.. مجموعه رواياتى كه در منابع حديثى از يونس به يكى از افراد خاندان حلبي مى رسد، به شرح زير است: [۱] در دو روايت يونس مستقيماً از عبيد الله الحلبي روايت مي‌کند: نخست، سند مذکور در الكافي (ج ۷، ص۳۵۲) ـ كه بحث آن خواهد آمد ـ و ديگر روايت مذکور در تهذيب الأحكام (ج۶، ص۲۲۷) با اين سند: «عن علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن اسماعيل بن مرار، عن يونس، عن عبيد الله بن علي الحلبي قال: قال ابو عبد الله( قال: أمير المؤمنين(». مشابه همين سند در بشارة المصطفي (ص ۱۴۳) به اين صورت آمده است: «أخبرني الشيخ ابو محمد الحسن بن الحسين بن بابويه ـ إجازة و قراءة على ولده بعد أن نسخته من أصله سنة عشرة و خمسمائة ـ عن محمد بن الحسن بن الحسين، عن عمه ابي جعفر محمد بن علي بن بابويه الفقيه القمي قال: حدثني محمد بن علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن إسماعيل بن مرار، عن يونس بن عبد الرحمن، عن يحيى الحلبي، عن ابي المعزى، عن يزيد بن خليفة قال: قال لي ابو عبد الله(». هرچند عبارت محمد بن علي بن ابراهيم در بشارة المصطفي نادرست به نظر مي‌رسد و بايد صورت صحيح آن، علي بن ابراهيم باشد (زيرا طريق «علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن اسماعيل بن مرار، عن يونس بن عبد الرحمن» از طرق مشهور الكافي است كه صد بار تكرار شده است)، اما با مقايسه سند تهذيب الأحكام و بشارة المصطفي و قراينى كه خواهد آمد، احتمال اشتباه در تهذيب الأحكام قوت مى يابد. يک روايت يونس نيز در معاني الأخبار (ص ۳۲، ح ۲) با واسطه از عبيد الله نقل شده است؛ به اين سند: «أبي( قال: حدثنا محمد بن أحمد بن علي بن الصلت، عن عبد الله بن الصلت، عن يونس بن عبد الرحمن، عمن ذكره، عن عبيد الله بن الحلبي». [۲] دو روايت در الکافي (ج ۴، ص۹۱؛ ج۷، ص۲۷۸) با سند «علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن عبد الله بن مسكان، عن الحلبي» آمده است كه مراد از الحلبي، محمد الحلبي است. روايتي ديگر نيز از محمد الحلبي به واسطه مفضّل بن الصالح در الکافي (ج۸، ص۲۶۷) نقل شده است. [۳] در هشت روايت (الكافي، ج۲، ص۱۸۰؛ ج۷، ص۷۷، ۱۲۵، ۲۴۶؛ رجال الكشي، ص۲۹۹؛ بشارة المصطفي، ص۱۴۰، ۱۴۳؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۷۸۷) يونس مستقيماً از يحيي الحلبي روايت مي‌کند. [۴] دو روايت در الكافي (ج۲، ص۱۱۴، ح۷ و ح ۹) با عبارت «يونس عن الحلبي رفعه قال: قال رسول الله(» آمده است كه مراد از حلبي در آن، احتمالاً يحيى الحلبي است؛ اما در سند روايتي ديگر، در الکافي (ج۷، ص۱۹۴، ح۳) تعبير «يونس عن الحلبي» به طور مطلق آمده كه احتمال آن‌كه مراد از الحلبي در آن، عبيد الله باشد وجود دارد؛ زيرا در الفقيه (ج۴، ص۲۷، ح۵۰۰۳) آمده است: «في رواية الحلبي»، و شيخ طوسي نيز ـ كه مستقيماً از كتاب يونس نقل مي‌کند ـ مي‌گويد: «يونس بن عبد الرحمن، عن الحلبي». با توجه به طبقه يونس و نقل مستقيم او از يحيى و ابن مسكان، و با بررسى اسنادى كه در آنها تصريح به عبيد الله شده و آنچه به نحو مطلق آمده و احتمال مى رود كه مراد از آن، عبيد الله باشد، مي‌توان نتيجه گرفت که نقل مستقيم يونس از عبيدالله بعيد به نظر مى رسد و احتمال سقط در اسناد وجود دارد؛ اما احتمال قوى تر، آن است که کاتبان نسخ، نام يحيى الحلبي (يا الحلبي) را، به اشتباه، به عبيد الله تبديل کرده باشند؛ زيرا ـ چنان‌که گذشت ـ يونس يكى از راويان يحيى الحلبي است. افزون بر اين، در رجال الکشي (ص ۴۸۸) مي‌خوانيم: «قال نصر بن الصباح: لم يرو يونس عن عبيد الله و محمد ابني الحلبي قط و لا رآهما، و ماتا في حياة أبي عبد الله(». به نظر مى رسد در همه مواردى كه يونس مستقيماً از الحلبي روايت مى كند، مراد يحيى الحلبي است. مسأله اينجاست که اگر در روايت متن بپذيريم يحيي الحلبي صحيح است، آيا يحيى الحلبي مى تواند با يك واسطه از امام باقر( روايت كند يا نه؟ پاسخ اين است كه در همه مواردى كه سند يحيى به امام باقر( ختم مى شود، ميان او و امام( دو تن واسطه وجود دارد، مگر در رواياتي که او از طريق ابو بصير روايت مي‌کند. در منابع حديثي (مندرج در نرم افزار جامع الاحاديث)، ميان يحيى و ابو بصير يكى از راويان ذيل واسطه‌اند: هارون بن خارجة، أبي سعيد المكاري، أبي الصباح الكناني، عبد الله بن مسكان، معلى أبي عثمان، سليمان بن داود، أيوب بن الحر، المثنى، عمران بن عليّ الحلبي، اسحاق بن عمار، ابي المغراء، خلف بن حماد. اما در برخي منابع (بصائر الدرجات، ص۱۰۷ ح ۴؛ المحاسن، ج۱ ص۱۴۸ ح ۶۰؛ معاني الأخبار، ص۲۱۵ ح۱؛ تأويل الآيات الظاهرة، ص۱۷۳)، عبارت «النضر بن سويد عن يحيى الحلبي عن أبي بصير» آمده که بنا بر آن، مي‌توان گفت يحيي مي‌توانسته بدون واسطه از ابوبصير روايت کند.

2.. همان، ج۷، ص۳۵۲.

صفحه از 171