۱۸. علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي gt; ابي العباس ۱ (۱). ۲
۱۹. علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي بن ابي شعبه ۳ قال: أخبرني ابن ابي ايوب (۱). ۴
۲۰. علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي و ابن سنان ۵ (۱). ۶
۲۱. علي بن ابراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي و عبد الله بن سنان (۱). ۷
۲۲. علي gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي و عبد الله بن سنان (۱). ۸
۲۳. علي بن إبراهيم gt; أبيه gt; ابن ابي عمير gt; حماد gt; الحلبي gt; ۹ عبد الله بن المغيره gt; عبد الله بن سنان (۱). ۱۰
1.. مراد از ابي العباس، فضل بن عبد الملك البقباق است. ر.ك: رجال الکشي، ص۳۳۶ (که مضمون همين روايت را با سندي ديگر از ابو العباس فضل البقباق نقل کرده است) و ۳۸۳ (که همين روايت با اختلاف تکرار شده است).
2.. الكافي، ج۷، ص۳۷۰.
3.. متن روايت در الكافي چنين است: «أن ابا عبد الله( كان يأكل متربعاً، قال: و رأيت ابا عبد الله( يأكل متكئاً، قال: و قال: ما أكل رسول الله( و هو متكئ قط». متن و سند اين روايت در نقل ديگران از الکافي، با متن چاپي و نيز با همديگر اختلاف دارد. در تهذيب الأحكام (ج۹، ص۹۳، ح۱۳۶) آمده است: «عن الحلبي، عن ابن ابي شعبة قال: أخبرني أبي أنه رأى أبا عبدالله( متربعاً، قال: و رأيت....»؛ و در وسائل الشيعة (ج۲۴، ص۲۴۹، ح۳۰۴۶۳) آمده است: «عن الحلبي بن علي بن أبي شعبة أنه رأى أبا عبد الله( متربعاً قال: و رأيت....». اين دو نقل، احتمال تصحيف در عبارت ابن ابي ايوب را به شدت تقويت مى كند. چه بسا حلبي اين واقعه را از جدش نقل ميکند؛ يعني «الحلبي عن ابي شعبه» صحيح باشد. از سوى ديگر، در الفقيه (ج۳، ص۳۵۴، ح ۴۲۴۹) آمده است: «روي عن عمر بن أبي شعبة قال: رأيت أبا عبد الله( يأكل متكئاً ثم ذكر رسول الله( فقال ما أكل متكئا حتى مات. و روي عن حماد بن عثمان، عن عمر بن أبي شعبة، عن أبي شعبة أنه رأى أبا عبد الله( يأكل متربعاً» (نيز، ر.ك: مكارم الأخلاق، ص۱۴۶، با عباراتي مشابه عبارت الفقيه). هرچند حماد بن عثمان در مشيخة الفقيه به عنوان طريق به عمر بن ابي شعبة نقل شده، اما راوى از او جعفر بن بشير است و آن طريق كاملاً با طريق مورد بحث متفاوت است. كلينى دو بار در الکافي (ج،۳ ص۳۲۹؛ ج۷، ص۳۴) از عمر بن ابي شعبة روايت نقل ميکند که در هر دو مورد به طريق ابن فضال از احمد بن عمر (فرزند عمر بن ابي شعبة) است و ابن ابي عمير در آن نيست. مجموعه اين قراين نشان مى دهد كه احتمال آنكه عبيد الله و عمر اين روايت را از أبي شعبة نقل نموده باشند و كلينى از عبيد الله و صدوق از عمر آن را روايت کرده باشند، بيش از اين است که راوى هر دو روايت را يك تن بدانيم. البته احتمال نقل ماجرايي از أبي شعبه در باره امام صادق(عليه السلام) با توجه به طبقهاش بسيار ضعيف به نظر ميرسد. در المحاسن (ج۲، ص۴۵۸، ح۳۹۵) روايتي مشابه اين روايت با اين سند آمده است: «عنه [احمد بن محمد بن خالد البرقي]، عن ابن ابي عمير، عن حماد بن عثمان، عن عمر بن ابي سعيد قال: أخبرني أبي أنه رأى ابا عبد الله( ...». اگر مراد از أبي سعيد در اين سند، ابن أبي شعبة باشد و يا أبي سعيد تصحيف ابن ابي شعبة باشد، احتمال وجود روايت عمر بن ابي شعبة در كتب إبن أبي عمير تقويت ميشود و بدين ترتيب، روايت مذکور از كتاب حلبي نخواهد بود.
4.. الكافي، ج۶، ص۲۷۲.
5.. مراد از ابن سنان، عبد الله بن سنان است. تحويل در سند بدين صورت است: [۱] علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن ابن ابي عمير، عن حماد، عن الحلبي، [۲] علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن ابن ابي عمير، عن ابن سنان. طريق دوم نيز از طرق مشهور الكافي است.
6.. الكافي، ج۶، ص۱۷۸.
7.. همان، ج۷، ص۱۵۱.
8.. همان، ج۵، ص۴۴۵.
9.. يكى از طرق مشهور الكافي، طريق علي بن ابراهيم، عن أبيه، عن عبد الله بن المغيرة، عن عبد الله بن سنان است كه نزديک سي بار در الكافي تكرار شده است. از اين رو، بايد عبارت ابن ابي عمير و عبد الله بن المغيرة را به جاي ابن ابي عمير عن عبدالله بن المغيرة صحيح دانست. البته كليني در ده مورد ديگر و به طرق مختلف، رواياتي با سند عن ابن ابي عمير عن عبد الله بن المغيرة نقل کرده است.
10.. الكافي، ج۴، ص۱۲۰.