فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 55

بهترين خصلت‌هاي زنان، بدترين خصلت‌هاي مردان است. ممکن است که مراد مذمت زنان باشد به اين که خصلت‌هاي خوب ايشان، خصلت‌هاي بد مردان است، پس خصلت‌هاي بد ايشان را بر اين قياس بايد کرد. و ممکن است که مراد اين باشد که بخيلي که بدترين خصلت‌هاي مردان است خوب‌ترين خصلت‌هاي زنان است؛ چنان که در بعضي از احاديث ديگر نيز وارد شده که: بخيلي در زنان پسنديده است. و در بعضي نسخه‌ها به جاي «شر» به لفظ مفرد «شرار» به لفظ جمع واقع شده و بنابراين، ظاهر معناي اول است؛ زيرا که همه صفات بد مرد چنين نيست که در زنان خوب باشد. ۱
ملاصالح قزويني نيز در ترجمه اين حديث مي‌نويسد:
و هرگاه بد دل و ترسان باشد، نه دلير و شجاع، بترسد از هر حالت که او را روي دهد. پس کمال حذر از آنچه موجب بدنامي و اعتراض و سخط شوهر گردد، بکند. ۲
در حالي که در متون کهن ترس زنانه به گونه‌اي مطلق ارزشمند شمرده مي‌شد، در اين جا اين ترس به پرهيز از آنچه شوهر را برنجاند و به اعتراض بر انگيزد، مقيد مي‌شود. مرحوم شيرازي از آن پيش‌تر مي‌رود و مي‌گويد:
مخفي نماند که مقصود از خوب بودن اين صفات در زن، خوب بودن همان حدودي است که امام تبيين کرده است، نه حسن مطلق آنها. ۳
مفصل‌ترين توضيح از اين منظر از آنِ قايني است. وي در بحث دو صفحه‌اي، خود چند نکته قابل توجه را يادآور مي‌شود: نخست، آن که «تکبر» زنان که ـ فضيلت شمرده شده است ـ به‌گونه‌اي مطلق نيست، بلکه فقط در برابر مردان است، و گرنه قبح عقلي و شرعي تکبر آشکار است و امور «عقلي تخصيص‌بردار نيستند». همچنين جبن و بد دلي، به صورت مطلق، ستوده نيست، بلکه بايد آن را در معناي اغلبي خود گرفت. در غير اين صورت، عبارت حديث «از آشفتگي و اضطراب معنايي خالي نخواهد بود و شارحان اصلاً متوجه اين دقيقه نشده‌اند و به ظواهر الفاظش قناعت کرده‌اند». ۴
حاصل، آن که اين سه صفت تنها به شکلي محدود فضيلت زنانه به شمار مي‌روند، نه مطلق. و ترس زنان تنها در جايي ستوده است که وظيفه عقلي و شرعي آنان باشد؛ نه به گونه‌اي مطلق. بدين ترتيب، از تفسير مطلق کسي مانند المؤيد بالله حسيني ـ که اين صفات را به گونه‌اي مطلق زيبنده زنان مي‌دانست و بر آن بود که زنان بايد از هر چيزي بترسند ـ تا اين نظر مسيري طولاني طي شده است. شايد تنها کسي که در تفسير خود به آشفتگي احتمالي معناي اين حديث اشاره کرده باشد، همين قايني باشد.
برخي نيز کوشيده‌اند تا اين حديث را در متني کلي‌تر بررسي کنند و با توجه به احاديث ديگري که از حضرت امير درباره زنان نقل شده، به نتايجي برسند. از اين منظر، چه بسا گفته شده است که اين گونه

1.. شرح محقق بارع جمال الدين محمد خوانساري بر غرر الحکم و درر الکلم، ج۳، ص۴۳۰.

2.. شرح نهج البلاغه (ملا صالح)، ج۴، ص‌۲۰۷.

3.. توضيح نهج البلاغه، ج۴، ص۳۷۶.

4.. مفتاح السعادة، ج۱۷، ص‌۲۵۰.

صفحه از 423