فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 322

۸. يافتن و اصلاح متن به قرينه حضور ديگران در سند

يکي ديگر از مواردي که بهبودي به روش مقابله و مقايسه روايت‌ها به آن دست يافته، اصلاح متن حديث، به قرينه حضور افراد ديگر در زمان صدور روايت است که در سند حديث، به گونه‌هاي مختلف، تصريح شده است؛ مانند اين که راوي مي‌گويد:
سئل ابو‌عبد‌الله( و أنا أسمع يا سئل ابو‌عبد‌الله( و أنا حاضر.
به عقيده بهبودي با تأمل در اين گونه روايت‌ها، کيفيت تعليم و نشر حديث و روابط بين محدّثان روشن مي‌شود. ۱ وي هم چنين معتقد است که اگر راوي بگويد: «سمعت أبا‌جعفر؛ يا سمعت أبا‌عبد‌الله؛ يا سمعت الرضا» ، آن شخص صاحب مسأله نيست، بلکه در حضور او راوي ديگري سؤال خود را مطرح مي‌کند و ديگران نيز مي‌شنوند. ۲ به اين صورت، امکان نقل روايت از طريق افراد متعدد، قابل فهم‌تر و در صورت بروز اختلاف در روايات، با رجوع به روايت شخص حاضر در هنگام صدور حديث، قابل اصلاح است. ۳

۹. يافتن کتاب‌هاي مشترک

بهبودي با مقابله متن حديث‌هاي مشابه، به وجود کتاب‌هاي مشترک بين افراد پي‌برده است و از اين رهگذر رمز نقل مطلب از طريق دو نفر به طور مجزّا را قابل فهم مي‌کند؛ براي نمونه به کتاب مشترکي بين جَميل‌بن‌دُرّاج و محمد‌بن‌حُمران تذکر مي‌دهد و با مقايسه احاديث فراواني که متن يکسان دارند (در حالي که يکي از طريق ابن‌ابي‌عمير از جميل بن‌دراج از امام صادق علیه السلام و ديگري از ابن‌ابي‌نجران از محمد بن‌حمران از امام صادق علیه السلام نقل شده است)، نتيجه مي‌گيرد که محمد‌بن‌حمران و جميل‌بن‌دراج هر دو يک کتاب داشته‌اند که از آن روايت نقل مي‌کرده‌اند. ۴

دقت در گفتارهاي رجالي

بهبودي در رجوع به شرح‌هاي رجالي، مفهوم دقيق و فنّي الفاظ رجاليان را در نظر مي‌گيرد؛ براي نمونه جمله کشي درباره اصحاب اجماع را به صورت فنّي تعريف مي‌کند؛ ۵ يا توجه مي‌دهد که اگر در شرح حال راوي مثلاً آمده باشد «کان کاتباً» معناي آن مقامي سياسي و ادبي است و اگر فقط بنويسند «کان وراقاً»، يعني نسخه‌بردار کتاب حديث. ۶ همچنين اگر رجاليان گفته باشند قال، ذکر، اخبرنا يا حدّثنا، هر يک مفهوم جداگانه‌اي القا مي‌کند. منظور از قال اين است که به طور شفاهي از راوي شنيده‌اند. اگر حديث بر مبناي سماع در نزد آنان باشد، مي‌گويند: «حدّثنا فلانٌ»، اگر حديث در نزد آنان بر

1.. علل الحديث، ص۳۳۰ - ۳۳۳.

2.. همان، ص۳۳۲. در بخشي از علل الحديث روايت‌هايي را ذکر کرده است که متضمن سفارش و حضور ديگران است (ص۳۲۷- ۳۳۳).

3.. همان، ص۳۳۱ و ۳۳۲.

4.. همان، ص۳۳۴- ۳۳۶.

5.. «طلوع و غروب اصحاب اجماع»، ص۳۹۷ - ۴۱۴.

6.. کيهان فرهنگي، ص۳۷.

صفحه از 423