گزارش علامه طباطبايي از اشکالات اين ديدگاه
ايشان شش اشکال بر اين نظريه را از قول منکران عالم ذر نقل نموده است و همه آنها را از سوي طرفداران اين نظريه پاسخ ميدهد. ۱ البته خود ايشان اين پاسخها را قانعکننده نميداند و در واقع، همه آنها را رد ميکند؛ گرچه در لابهلاي اين پاسخها، نقدهايي را هم آورده است. خلاصه اين اشکالات و پاسخ آنها عبارتاند از:
۱. خداوند به اين ذريه يا عقل داده است يا عقل نداده. در صورت دوم، اين ذريه چگونه توحيد را فهميدند؟ در صورت اول، بايد هيچيک از افراد ذريهاي ميثاق را فراموش نکنند و حال آنکه ما ـ که همان ذريه هستيم ـ جز همين خلقت دنيوي خود، چيزي از عالم ذر به خاطر نداريم.
پاسخ. گرچه موقف اين ميثاق و خصوصيات آن فراموش شده است، ولي مهم اصل ميثاق و معرفت به يگانگي خداوند است که فراموش نگرديده است.
ملاحظه. اين پاسخ تمام نيست، چون اشکالکننده معتقد است اصل ميثاق را فراموش کرديم، ولي در اين پاسخ آمده است که اصل ميثاق را به ياد داريم.
۲. لازمه وجود عالم ذر قبول تناسخ است؛ با اين توضيح که:
اگر عالم ذر حقيقت دارد، بايد حداقل يک نفر يافت شود که خاطرات آن عالم را به ياد داشته باشد؛ همچنان که در بهشت، خاطرات دنيايي افراد به يادشان ميآيد: (قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ( ۲ و نظير آن در دوزخ هم اتفاق ميافتد: ( وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالاً كُنَّا نَعُدُّهُم مِنَ الْأَشْرَارِ(. ۳
اگر جايز باشد که چنين جمعيت بيشماري خاطره خود را فراموش کنند، چرا جايز نباشد بگوييم خداوند در روزگار گذشته مردم را مکلف به تکاليفي کرده و پس از مرگ دوباره ايشان را زنده کرد تا جزا و پاداش آن روزشان را بدهد و مردم آن زندگي اول خود را فراموش کرده و اين زندگي ـ که دارند ـ ، زندگي دوم ايشان است. خلاصه، لازمه اين حرف، درستيگفتار طرفداران تناسخ است که ميگويند: معاد عبارت است از بيرون شدن جان از کالبد يک انسان و حلول او در يک کالبد ديگر و کيفر و پاداش ديدن در اين کالبد.
پاسخ. اولاً، امتناعي ندارد که گروه بيشمار ذريه عالم ذر را فراموش کنند؛ علاوه بر اينکه اصل ميثاق ـ که همان معرفت به ربوبيت پروردگار است ـ فراموش نشده و نميشود و ياد داشتن همين مقدار از آن خاطرات براي تماميت حجت کافي است.
ثانياً، مسأله مورد بحث رابطهاي با تناسخ ندارد و نميتوان از اين راه به اثبات يا ابطال تناسخ پرداخت. ۳. مدلول روايات با مدلول آيه منافات دارد؛ در آية ميثاق، سخن از «بني آدم» و ذريّه اوست، ولي در روايات، ميثاق از «آدم» و ذريّه او گرفته شده است و از همين جهت، بعضي از مفسران ناچار شدهاند
1.. الميزان، ج۸، ص۳۱۱ ـ ۳۱۴.
2.. سورة صافات، آيه ۵۱.
3.. سورة ص، آيه ۶۲.