فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 148

به سبب مسلّم دانستن جوازْ آن را بر کراهت حمل نموده است؛ ۱ چنان كه صاحب جواهر نيز اولويت را بر ترک سلام بر نمازگزار دانسته است. ۲ صاحب العروة الوثقي نيز ابتدا به سلام به نمازگزار را جايز نمي‌داند. ۳
از ميان مفسّران نيز استرآبادي اين دو روايت را نقل کرده و با توجه به دلايل متعدّد حکم به عدم کراهت سلام کردن بر نمازگزار را داده است. چنين به نظر مي‌رسد که از جمله اين ادله، نقل روايات هم‌مضمون با جواز از طريق اهل‌سنّت است. وي در اين باره مي‌نويسد:
لا يکره السّلام على المصلّى، و به قال ابن عمر، و أحمد في رواية، للأصل و لعموم قوله تعالى: (فَإِذا دَخَلْتُمْ بُيوتاً فَسَلِّمُوا عَلى أَنْفُسِکمْ( ... . ۴
در توضيح مطلب، بايد اشاره کرد که محي الدين نووي مي‌نويسد، مقتضاي عبارات انديشمندان اهل‌سنّت، عدم کراهت سلام کردن بر نمازگزار است. وي بر اين باور است که روايات صحيح از ابن عمر، جابر و ديگران مؤيد مطلب مذکور است. ۵ شيخ منصور بن يونس بهوتي نيز نصوص مذکور را در منابع دال بر عدم کراهت مي‌داند. او سيره و روش پيامبر اکرم( را در عدم نهي و انکار سلام کردن بر نمازگزار دليل ديگر اين حکم مي‌داند. ۶ در خبري آمده است که ابن عمر از بلال درباره کيفيت ردّ سلام توسط پيامبر اکرم به هنگام نماز سؤال نمود. بلال در پاسخ او گفت که آن حضرت با اشاره دست سلام را پاسخ مي‌گفت. ۷
در روايت ديگري آمده است که صهيب گويد: نزد پيامبر صلی الله علیه و آله حاضر شدم. آن حضرت در حال نماز بودند که خدمت ايشان سلام كردم. پيامبر نيز با اشاره دست خود، پاسخ مرا گفت، اما نمي‌دانم که آن حضرت با کدام يک از انگشتان خود اشاره‌وار پاسخ سلام مرا داد. ۸

نتيجه

در پايان، مي‌توان گفت که وجود روايات صحيح منقول از پيامبر صلی الله علیه و آله مورد تأييد ائمه معصومان( قرار گرفته و شيوه انديشمندان و مفسّران شيعي نشان از مراجعه به منابع روايي اهل‌سنّت دارد. مفسّران شيعي در حوزه‌هاي مختلف به نقل احاديث اهل‌سنّت پرداخته و در تبيين مفاهيم آيات قرآن کريم سود جسته‌اند. مراجعه به روايات تفسيري اهل‌سنّت کارکردها و فوايد متعددي را به دنبال دارد؛ از آن جمله مي‌توان به

1.. كتاب الصلاة (بروجردي)، ج۴، ص۵۰۷.

2.. جواهر الكلام، ج۱۱، ص۱۱۲.

3.. العروة الوثقي، ج۳، ص۱۵، مسأله ۱۵.

4.. آيات الاحكام، ج۱، ص۲۳۵.

5.. شرح مسلم، ج۴، ص۱۰۵.

6.. كشاف القناع، ج۱، ص۴۵۷.

7.. مسند أحمد، ج۶، ص۱۲؛ سنن ابي داود، ج۱، ص۲۱۰، ح ۹۲۷؛ سنن الدارمي، ج۱، ص۳۱۶؛ سنن الترمذي، ج۱، ص۲۲۹.

8.. مسند أحمد، ج۴، ص۳۳۲.

صفحه از 423