ابوسعيد اعرابي در معجم و طبراني در الاوسط از مجاهد نقل کردهاند که اين سوره مدني است. ۱ ابن كثير نوشته است:
و هي مكية، قاله ابن عباس و ابوالعالية و قيل: مدنية، قاله ابوهريرة ومجاهد. ۲
حسين بن فضل آن را اشتباهي از مجاهد دانسته است و در روايتي که از ابوهريره نقل شده، جمله «انزلت بالمدينة» را مدرج ميداند. ۳
قول به مدني بودن اين سوره از عطاء خراساني و ابن شهاب زهري نيز نقل شده است که به دليل عدم حضور همه آنها به هنگام نزول آيات، قابل توجه نيست. زركشي همچنين با تعبير«و يقال نزلت مرتين مرة بمكة و مرة بالمدينة» نزول دوباره را، بدون استناد به گوينده، مطرح كرده و سپس مكي بودن آن را اشبه دانسته است. ۴
نيز از آنجا که مسلم اين روايت را ذيل باب «فضل الفاتحة و خواتيم سورة البقرة» آورده، احتمال دادهاند كه چون فضيلت قرائت آخر سورة بقره و سورة حمد با هم آمده، پس با هم نازل شدهاند.! ۵
لذا برخي به جاي جرح و تعديل روايات و بررسي تاريخي آن، قايل به نزول مکرر اين سوره، يکبار، در مکه و بار ديگر، به هنگام تغيير قبله در مدينه ـ که مسلمانان گمان کردند کيفيت نماز هم تغيير کرده است ـ يا به دليل بزرگداشت و تأکيد بر معاني عالي اين سوره، شدهاند. اين فرضيه را ثعلبي، ۶ غوي، ۷ زمخشري، ۸ فخررازي، ۹ سخاوي، ۱۰ زرکشي ۱۱ و سيوطي ۱۲ نقل کردهاند؛ اما هيچ کدام گوينده اين نظريه را معرفي نکردهاند، و با تعبير «و قيل» از کنار آن گذشتهاند و فقط به ذکر فوايد نزول مجدد، از جمله تعظيم و بزرگداشت و تذکر و جلوگيري از نسيان و.... پرداختهاند.
مکي بودن سوره حمد طرفداران بسياري دارد و روايات بسياري بر آن دلالت دارد؛ دستهاي گفتهاند اين سوره مکي است، به دليل آية ۸۷ سورة حجر: (وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعاً مِنَ الْـمَثَانِي( ، که از سوره حمد به سبع المثاني ياد شده است و همه سوره حجر را مکي ميدانند. پس بايد نزول فاتحه قبل از سوره حجر باشد. ۱۳
1.. تفسير القرآن العظيم و الدر المنثور، ذيل سوره حمد.
2.. تفسير القرآن العظيم، ج۱، ص۱۱.
3.. البرهان في علوم القرآن، ج۱، ص۱۹۴؛ الدر المنثور، ج۱، ص۱۲.
4.. همان.
5.. صحيح مسلم، ج۱، ص۵۵۴، ش۸۰۶.
6.. الکشف و البيان، ج۱، ص۱۹.
7.. معالم التنزيل، ج۱، ص۱۴۹.
8.. الکشاف، ج۱، ص۲۳.
9.. همان، ج۱، ص۱۸۴.
10.. جمال القراء، ج۱، ص۳۴.
11.. البرهان في علوم القرآن، ج۱، ص۲۹.
12.. الدر المنثور، ج۱، ص۱۱۳.
13.. مجمع البيان، ج۱، ص۱۷؛ الجامع لاحکام القرآن، ج۱، ص۱۰۰؛ معالم التنزيل، ج۱، ص۲۰؛ البحر المحيط، ج۱، ص۱۶، الکشف و البيان، ج۱، ص۱۹و....