نصر حامد ـ که به ارتباط متن با واقعيت و تعامل آن با فرهنگ تأکيد ميکند ـ معتقد است فرضيه تكرار نزول، راه شناخت متن قرآن را مسدود ميكند، و سبب فرو ريختن پايههاي دلالي آن ميشود. ۱
به اعتقاد ابوزيد، علت اختلاف، اين است كه متأخران از به كار بستن ديدگاهي نقادانه ناتوان بودهاند. ۲
بد نيست اشاره كنيم كه فرضيه تكرار نزول فقط در جمع روايات اسباب نزول و مكي و مدني پديد نيامده است، بلكه تا آن جا پيش رفته است كه قرائتهاي مختلف قرآني را هم با همين فرض توجيه كرده و حتي گفتهاند قرآن هفت نزول دارد. و پديده «احرف سبعه» را با تکرار نزول، تفسير و توجيه ميکردند.
سيوطي نوشته است:
سخاوي در جمال القراء، پس از نقل نزول دوباره سوره فاتحه ميگويد: «اگر بپرسي فايده و حكمت نزول دوباره چيست؟ خواهم گفت: شايد نزول اول، بنابر يكي از حروف و نزول دوم به بقيه صورتها و حروف باشد؛ از قبيل اختلاف در قرائت «مَلِك و مالك» و «سراط و صراط» و امثال آن». ۳
بررسي برخي از مواردي كه ادعاي تكرر نزول شده است.
زركشي، در فصلي جداگانه، آياتي كه نزول مكرر دارند، فهرست كرده است:
مما تكرر نزوله و صرّح به جماعة من العلماء، خواتيم سورة النحل، اول سورة الروم، آية الروح و سورة الفاتحه و آية الملاعنة، و غاية التكرار، التذكر و الموعظه. ۴
از آن جا که ادعاي تکرر نزول، مستندي جز نقل برخي از گذشتگان ندارد، و به لحاظ عقلي قابل نقد است، دو مورد را که تقريباً همه قايلان آن را از موارد تکرار نزول دانستهاند، بررسي ميکنيم:
۱. سوره نحل، آيه ۱۲۶: (وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَـهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ(.
سيوطي اين آيه را به عنوان نمونهاي از تکرر نزول آورده و بقيه دانشمندان علوم قرآني به مناسبت بحث از تکرر، همين را از سيوطي نقل کردهاند.
درباره اين آيه چند سبب نزول مطرح شده است. مطابق برخي از روايات، اين آيه، مانند ساير آيات سوره نحل، در مکه نازل شده و سپس در مدينه، هنگام غزوه احد پس از شهادت حمزه، نازل شده است. و برخي از روايات، نزول آن را در فتح مکه دانسته است. ۵ پس، در مجموع، سه سبب نزول براي اين آيه وجود دارد:
۱. آيه، مانند ساير آيات سوره نحل، مکي است؛
1.. الإتقان، ج۱، ص۱۳۱.
2.. معناي متن، ص۱۶۵.
3.. همان.
4.. البرهان في علوم القرآن، ج۱، ص۳۲۳.
5.. ر.ک: تفسير القرآن العظيم؛ الجامع لاحکام القرآن؛ الکشاف؛ مجمع البيان، ذيل اين آيه، اسباب النزول (واحدي).