روش تفسيري سمرقندي در بحر العلوم
سمرقندي در بحر العلوم، به شكل فراگير، از «روش تفسير به مأثور» بهره ميگيرد و در كنار آن، از تفسير اجتهادي و عقلي غفلت نميورزد. از اين رو، تفسير او جمع بين تفسير بالروايه و تفسير بالدرايه است، لكن جنبه روايي و اثري آن بر جنبه عقلي غالب است به همين جهت، اين تفسير از تفاسير مأثور است. ۱
جريان تفسير نقلي، نخستين و كهن ترين شيوه تفسير نگاري است. در اين شيوه، آيات قرآن بر اساس ظواهر آيات ديگر، اقوال پيامبر، صحابيان و تابعان تفسير ميشوند. مفسران، هيچگاه از نقل در تفسير خود را بي نياز نديدهاند؛ به طوري كه حتي مفسراني كه در بحثهاي عقلي و كلامي يا عرفاني وارد شدهاند، از تفسير به مأثور غفلت نورزيدهاند.
جنبه اثري تفسير سمرقندي شامل اين موارد است:
۱. تفسير قرآن به قرآن، ۲. تفسير قرآن به كلام پيامبر صلی الله علیه و آلهصلي الله عليه و آله و سلم)، ۳. تفسير قرآن به اقوال صحابه و تابعان كه در ادامه مقاله نمونههايي از هريك خواهد آمد.
جايگاه نقل در تفسير بحر العلوم
چنان كه اشاره شد، توجه به نقل و بهرهگيري از روايات و احاديث پيامبر، صحابه و تابعان در تفسير سمرقندي جايگاه ويژهاي دارد و در بررسي و تبيين آيهها، احاديث و روايات شأن نزولها و اسباب النزول مهمترين بخش تفسير او را تشكيل ميدهند.
ابوليث سمرقندي در عرضه روايات، دقيق و چندان محتاط نيست. در پارهاي موارد مشاهده ميكنيم كه روايات سست و بيپايه را بي هيچ تحليل و نقدي در تفسير خود ميآورد. در بعضي موارد هم با ذكر اقوال مختلف و سكوت در مقابل آنها، در واقع بر آن اقوال مهر تأييد ميزند و آنها را ميپذيرد. او در بخشهاي مختلف تفسير خود ـ چون شيفته استناد جُستن به اخبار و اقوال و روايات است ـ به رواياتي استناد ميكند كه غير قابل قبول است و بيشترين جلوه اين بيدقتي در قصص انبياست كه نتيجه آن، ورود اسرائيليات در تفسير وي است ۲ كه بدون هيچ نقد و توضيحي آنها را روايت ميكند. ۳ در مواردي هم ـ كه نسبت به كل مجموعه اندك است ـ بدون ذكر اقوال و روايات، صرفاً ديدگاه خويش را بيان ميدارد كه اين امر در آيات الاحكام و جنبههاي فقهي تفسير او بيشتر نمود دارد. ذهبي درباره شيوه سمرقندي و جايگاه نقل در تفسير وي مينويسد:
ابوليث با نقل روايات سلف، قرآن را تفسير ميكند. او از صحابه، تابعان و ديگران در تفسيرش روايت ميكند، لكن بدون ذكر سند و در شماري از روايات سند را ميآورد كه البته اين امر اندك و نادر است. او پس از ذكر اقوال و روايات، به جز در موارد معدودي، به ارزيابي و رّد و
1.. المفسرون، ص۱۷۵.
2.. تفسير السمرقندي، ج۱، ص۱۱۱ـ ۱۱۲، ۱۴۱، ۵۳۴، ج۳، ص۳۹۸ ـ ۳۹۹.
3.. المفسرون، ص۱۶۷؛ مناهل العرفان في علوم القرآن، ج۲، ص۲۹؛ مقدمه بر تفسير بحرالعلوم، ص۵۴ ـ ۵۵.