متخصصان ادب عربي متقدم نداشته و بعدها نيز خاورشناساني شهير و دوران ساز چون ايگناتس گلدتسهير ۱ ، تئودور نولدكه ۲ و كرنكو ۳ هم انتشارات و پژوهشهايي را، هر چند اندك، در باب سخنان علی علیه السلامعليه السلام) به سامان رساندند كه باعث توجه بيشتر جريان خاورشناسي به نهجالبلاغه گرديد. ۴
اما با وجود رو به رشد بودن روند پژوهشها و ترجمههاي خاورشناسان از نهجالبلاغه، نوعي اعوجاج در درك و شناخت ايشان نسبت به نهجالبلاغه و علی علیه السلامعليه السلام) در حال پيدايش بود؛ براي نمونه محققي چون دوسلان با استفاده از يك نسخه خطي از نهجالبلاغه ـ كه نام گردآورنده آن در پايان، مرتضي ذكر شده بود ـ چنين نتيجه گرفته بود كه مدوِّن نهجالبلاغه، شريف مرتضي است و نه رضي؛ ۵ غافل از آن كه مرتضي، لقب حضرت علی علیه السلامعليه السلام) نيز بوده و دوسلان در كار پژوهش خويش بسيار به خطا رفته است. ۶ حتي محققاني نامدار و عربيدان چون گلدتسهير، نولدكه و بروكلمان، ميان نهجالبلاغه و صحيفه سجاديه خلط كرده، به اظهار نظرهايي عجيب در اين باب پرداختهاند. ۷ اگر بگوييم اين نوع خلطها در زمان گلدتسهير و نولدكه ـ كه امكانات پژوهشي اندكي در اختيار داشتهاند ـ قابل درك است؛ ۸ براي اظهار نظرهاي بروكلمان و تكرار سخنان اسلاف خاورشناسش جاي هيچ توجيهي باقي نميماند؛ ۹ زيرا به گفته خود بروكلمان، وي نسخههاي متعددي از نهجالبلاغه و ترجمههايي كامل يا ناقص از آن را در دسترس داشته است. ۱۰
شايد بتوان گفت پژوهش جدي درباره نهجالبلاغه و توجه به اين متن ادبي عربي در قرن بيستم و با تلاش خاورشناسان و عرب شناساني چون كلمان هوار، ۱۱ رژي بلاشر، ۱۲ عبدالجليل و گيب ۱۳ ـ كه بيشتر به حوزه خاورشناسي فرانسه تعلق دارند ـ پي ريزي شده است. يكي از آغازگران اين جريان قرن بيستمي، كلمان هوار است. او براي نمونه در مقاله «نهجالبلاغه» دايرة المعارف مختصر اسلام، ۱۴ سخناني بيان كرد كه تا حد زيادي با آراي خاورشناسان پيش از او تفاوت داشت. هوار با نقل آراي شرقيها، قضاوتهاي علی علیه السلامعليه السلام) را با قضاوتهاي داوود و سليمان( مقايسه ميكند و ستايشهاي شرقيان را نسبت به نهجالبلاغه عنوان ميدارد. ۱۵ او به تلاشهاي رشيدالدين وطواط و ترجمه فلايشر
1.. Abhandel. Z. Arab. Philogie, I. Goldziher, II, ۲,۹ ,۱۰, ۵۱-۵۳, ۲۰۸ ,Zdmel, ۷۷۷, N. ۲.
2.. Gesch. Des, Qurُans (۲ed)و P.۱۹.
3.. Art “al- RadI” , by Kronkow, in EI۱, P.۳۴۱.
4.. درباره تأثير اين خاورشناسان بر جريان خاورشناسي، ر.ك: فرهنگ کامل خاورشناسان، ص۳۲۸ ـ ۳۲۹ و ۴۱۹.
5.. “Nahdj al – Balagha” in EI۲.
6.. Ibid.
7.. تاريخ الأدب العربي، الجزء الأول، ص۱۸۳.
8.. شيعه پژوهي و شيعه پژوهان انگليسي زبان، ص۳۵ـ۳۶.
9.. همان، ص۱۷۹ـ۱۸۳.
10.. Cl. Huart.
11.. R. Blachere.
12.. Gibb.
13.. Shorter Enc of Islam.
14..» Nahj al – Balagha«.