فصلنامه علمي - پژوهشي علوم حديث 49 و 50 - صفحه 25

و سماعه مي‌گويد:
قال: سمعت ابي عبدالله( يقول في قوله الله ـ عز و جل ـ : ( وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَاءً غَدَقاً * لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ( «قال يعني استقاموا علي الولاية في الاصل عند الاظلّة حين اخذ الله الميثاق علي ذرية آدم لاسقيناهم ماء غدقاً». ۱
با آن‌که طبق اين روايات، اين دو عالم يکي هستند، ولي اشکالاتي به نظر علامه وارد است:
يک. رواياتي که در آن عالم اشباح يا عالم نور آمده است، چه نسبتي با عالم اظلّه دارند؟ آيا دو عالم هستند يا يک عالم واحدند؟ از رسول خدا چنين نقل شده که به امام علی علیه السلام فرمود:
انت الذي احتج الله بک في ابتداء الخلق، حيث اقامهم اشباحاً فقال لهم: الست بربکم؟ قالوا: بلي. ۲
از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود:
ان الله اول ما خلق، خلق محمداً و عترته الهداة المهتدين فکانوا اشباح نور بين يدي الله. قلت: و ما الاشباح؟ قال: ظلّ النور ابدان نورانية بلا ارواح وکان مويداً به نورٍ واحد و هي روح القدس.
در اين روايت هم ارتباطي بين عالم اشباح و عالم اظلّه ديده مي‌شود و ظاهراً يکي باشند، ولي ‌مرحوم مجلسي در توضيح روايت مي‌نويسد:
بين عالم ارواح و اجساد، فاصله زيادي است. ۳
حال آن‌که علامه، عالم اظلّه را مربوط به همين دنيا مي‌داند. علامه طباطبايي‌ از رابطه بين اين عوالم را مسکوت گذاشته و حال آن‌که سؤالات فراواني در اين زمينه وجود دارد که قبل از پاسخ به آنها نمي‌توان دريچه‌اي به عالم ذر گشود. شيخ مفيد در مورد عالم اشباح مي‌نويسد:
ان الاخبار بذکر الاشباح تختلف الفاظها و تباين معانيها، و قد بنت الغلاة عليها اباطيل کثيرة. ۴
اخباري که درباره عالم اشباح است، داراي الفاظ و معاني گوناگون هستند. در نتيجه، غاليان، درباره آن به گزافه‌گويي پرداخته‌اند.

1.. تفسير البرهان، ج۴، ص۲، ح۲۳۹.

2.. بحارالانوار، ج۶۷، ص۱۲۷، ح۱۳۱.

3.. همان، ج۵۴، ص۱۹۷.

4.. المسائل السروية، ص۳۷.

صفحه از 423