بخش دوم كتاب با عنوان «آبا و اجداد حضرت عبدالعظيم» به معرفى يك به يك اجداد آن بزرگوار (يعنى: زيد بن الحسن، حسن بن زيد و على بن حسن بن زيد) و پدر ايشان (عبداللّه بن على) اختصاص يافته است.
بخش سوم كتاب با عنوان «اخبار و روايات حضرت عبدالعظيم» ،همان مسند عبدالعظيم بوده و چنان كه پيداست، به نقل اخبارى اختصاص يافته است كه آن بزرگوار آنها را بى واسط يا با واسطه به يكى از معصومان(ع) نسبت داده است.
مؤلف در اين بخش، يكايك كتابهاى حديثى قدما را تفحص نموده، ۷۹ حديث از آنها استخراج و به ترجمه مزين نموده است. در اين بخش، احاديث استخراج شده به لحاظ محتوا دسته بندى نشده است و تنها تفكيك صورت پذيرفته آن است كه در سر صفحه ها احاديث به دست آمده از هر كتاب به صورت مجزا نوشته شده است. براى مثال ،از صفحه ۱۰۷ تا صفحه ۱۲۲ سر هر صفحه نوشته شده است: «اخبار حضرت عبدالعظيم از كافى» و صفحه ۱۲۲ سرصفحه نوشته شده است «اخبار حضرت عبدالعظيم از محاسن برقى»... .
بخش چهارم كتاب به ذكر شرح حال اساتيد روايى آن بزرگوار اختصاص يافته است، كه تعداد عده مزبور ،به حسب تتبع مؤلف، ۲۵ نفر هستند.
بخش پنجم كتاب نيز به شرح حال راويانى كه از آن جناب بى واسطه نقل روايت كرده اند، اختصاص يافته است، و تعداد ايشان، به حسب تتبع مؤلف، به ۱۵ نفر مى رسد.
در پايان كتاب نيز چندين فهرست فنى (فهرست مطالب، اعلام، اماكن و م آخذ) قرار گرفته است.
چند تذكر
اين كتاب، با توجه به زمان تأليف و نبود رايانه و عدم تحقيق برخى از منابع حديثى، كارى در خور ستايش و تحسين است. بنابراين، برخى از نقايصى كه در ذيل بدانها اشاره خواهد رفت، از ارزش آن نمى كاهد. ايرادهاى مزبور عبارت اند از: