۳ ـ عنايت به معاريف تضعيف نشده
در ميان راويان، افرادى هستند كه عالمان رجال آنها را توثيق و يا تضعيف نكرده اند. ليكن صاحب «اصل» و كتاب هستند؛ يا اينكه روايتهاى بسيار نقل كرده اند. به عبارت ديگر، معاريفى هستند كه توثيق و تضعيف ندارند. طبق رأى متأخران اصولى، نقل اينان مورد ترديد و خدشه است.
به عقيده ما (همانطور كه برخى اساتيد معظم و بزرگوار مطرح كرده اند ۱ ) چنين افرادى نياز به توثيق ندارند. همينكه در كتب رجال قدحى بر ايشان ثبت نشده كافى است. زيرا اشتهار و معروفيت آنان به حدى است كه اگر قدحى داشتند، از نظر عالمان رجال دور نمى ماند. اين مطلب امرى عقلايى است. در ميان عقلا اگر نويسنده اى شناخته شده باشد، در صورتى كه مذمتى آشكار از او در كار نباشد، او را محترم مى شمرند و به نقلهايش توجه مى شود. مشايخ اجازه، صاحبان اصل و كتاب، راويان كثيرالرواية و... از اين قبيل اند.
برخى عالمان رجال، نسبت به عده اى از روات مانند: «صندل» ۲ ، معلى بن محمد، موسى بن بكر واسطى و... اين تعبير (بى نياز بودن ايشان از توثيق) را به كاربرده اند. ۳
۴ ـ تحقيق در قرائن و شواهد
در كتب رجال و درايه، قرائن و شواهدى آمده كه نزد قدما سبب اعتبار حديث بوده اند. صاحب وسائل، ۲۱ قرينه ياد كرده است ۴ و در «تنقيح المقال»، ۱۲ قرينه ياد شده است ۵ . اين قرائن، مورد نقد و جرح قرار گرفته اند و در اعتبار آنها تشكيك شده است ۶ . به نظر مى رسد برخى از اين قرائن، مانند موافقت با دليل قطعى يا اجماع مسلمين
1.استاد بزرگوار حضرت آية الله ميرزا جواد تبريزى.
2.معجم رجال الحديث، ج ۹، ص ۱۴۰
3.استفاده شفاهى نويسنده، از محضر آية الله استاد ميرزا جوادآقا تبريزى.
4.وسائل الشيعة، ج ۲۰، ص ۹۳ ـ ۹۵
5.تنقيح المقال، ج ۱، ص ۲۱۰ ـ ۲۱۱
6.رجوع شود به: معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۶۷ ـ ۹۶. كليات علم الرجال، ص ۱۶۱ ـ ۳۵۱