بوده است اين واژه را مى نهادند. نمونه هايى چون «شرح الأخبار» قاضى نعمان (م ۳۷۶)، «الاستبصار فيما اختلف من الأخبار» محمد بن الحسن طوسى (شيخ الطائفه)، «جامع الأخبار» محمد بن محمد سبزوارى (م قرن ۷)، «ملاذ الأخيار فى شرح تهذيب الأخبار» علّامه مجلسى و... نشانگر اين حقيقت است.
اين را نيز بيفزاييم كه اكنون قرنهاست كه «اخبارى» در مقابل «اصولى» نمايانگر دو جريان شناخت در فرهنگ اسلامى و چگونگى نگاه به منابع فكر اسلامى است. روشن است كه گستردگى استعمال اين دو واژه بر اين دو جريان، پس از قرن يازدهم است؛ امّا برخى عالمان، با اسناد به بعضى نصوص نقل شده از سده هاى پيشين، احتمال داده اند كه پيشينه اين دو اصطلاح، دست كم تا زمان علّامه حلّى ـ ره ـ مى رسد. اين مطلب را از عبارت ذيل استظهار كرده اند:
امّا الأمامية فالأخباريون منهم لم يعولوا فى أصول الدين و فروعه الّا على أخبار الآحاد المرويّة عن الائمة ـ ع ـ ، والأصوليون منهم كأبى جعفر الطوسى و غيره. ۱
اثر
در چگونگى اين واژه نيز چونان «خبر» سخن بسيار است، و عالمان و محدثان در تعريف آن همداستان نيستند. به لحاظ لغت، برجاى مانده هر چيزى را «اثر» گويند. وقتى تازيان مى گفتند: ذهبتُ فى أثرِ فلانٍ، يعنى او را پيروى كردم، پاى برجاى پاى او نهادم و رفتم. اثر الحديث، يعنى اينكه كسى از كسانى گزارش كند و آثارشان را باز گويد.
المأثره، مكرمت و بزرگيها را گويند، چون نسل در نسل و عصرها و عصرها گزارش مى شود و... ۲ بدين سان تعريف عالمان و محدثان از «اثر» نيز به دور از معناى لغوى آن نيست. اكنون تعريفها را
1.معالم الدين /۱۹، به نقل از «النهاية» علّامه حلّى (مخطوط) و نيز ر.ك: اصول الحديث و احكامه /۱۹
2.العين، ج ۸/۲۳۷، ترتيب العين /۳۷