۱۳ ـ در حجّى كه پيامبر ـ ص ـ به همراهى مسلمانان به جا آورد، برخى از بزرگان صحابه صريحاً از دستور پيامبر مبنى بر تراشيدن سر بعد از ذبح قربانى، سرپيچى كردند.
۱۴ ـ در آنكه بين صحابه، افرادى وجود داشتند كه قائل به جواز فروش شراب بودند، و اين گناه بزرگ را انجام دادند، هر چند اين عمل را بر اثر «اجتهاد» خود مرتكب شدند (!!) ولى به اندازه اى عمر بن خطاب را آشفته كردند كه گفت: «قاتل الله فلاناً باع الخمر!» و عايشه ام المؤمنين نيز اينگونه معاملات آنها را سبب بطلان حج و جهادشان با رسول خدا ـ ص ـ شمرد و به همين انتقادات اكتفا شد!!
۱۵ ـ برخى از صحابه از دين برگشته و مرتد شدند كه ماجراى آنها در تاريخ معروف است.
۱۶ ـ بعضى از بزرگان صحابه، بر اثر آشنا نبودن به قرآن و يا حتى به معناى الفاظ عربى، در پاسخ سؤال از «كلالة» درماندند و گفتند: «ما در اين قضيه، نظرى خاص داريم؛ اگر درست بود، از ناحيه خداى يگانه است و اگر اشتباه بود از ناحيه ما و شيطان است.» و بارها كه در پاسخ پرسشها و شبهات مردم در مانده مى شدند، پاسخ را از على بن ابى طالب عليه السلام مى گرفتند و مكرّر مى گفتند: «اگر على نبود، ما هلاك شده بوديم» ۱ .
و خلاصه اينكه: آيات كريمه قرآن و احاديث نبوى و كتبِ تاريخ و فقه، شاهد و گواه بر بطلان حديث «نجوم» اند و نيز دلالت دارند كه رسول خدا ـ ص ـ به صِرف اينكه صحابه بى يى همراهى او كرده است، به ما اجازه پيروى و اقتداى به وى را نمى دهد؛ زيرا آنگونه كه ملاحظه كرديد، در ميان صحابه، افرادى منافق، فاسق و مجرم نيز وجود داشته اند.
بنابراين، معناى حديث «نجوم»، خود، دليل ديگرى است بر اينكه اين روايت، جعلى و ساخته و پرداخته دست واضعان است. به علاوه ضعف همه راويان و طُرُق نقل اين حديث كه از نظر شريفتان گذشت.
براى اثبات واهى و باطل بودن حديث «نجوم» در اين مقاله، سعى شد كه جز به معتبرترين منابع حديثى و روايى و تاريخى و تراجم ائمه اهل سنّت و نظرها و آراى ايشان درباره اين حديث، استناد نشود. بنابراين، با تأمل و دقت در متن حديث، به روشنى پيداست كه اين حديث، با جميع الفاظ و اسانيد آن باطل است و تمسك و استناد به آن، به هيچ وجه مقرون به صحت نيست.
1.در باب فتاواى جاهلانه و مقابل نص صحابه، ر.ك به «النص والاجتهاد»، سيد عبدالحسين شرف الدين.