و بالندگى شايسته اى دارد و تلاشهاى والاى پيشينيان را روشنتر مي نماياند.
در حوزه علوم حديث و دانشهاى وابسته به آن، رشته هاى متعددى چون رجال، درايه، تاريخ حديث، مصطلحات حديث، فقه الحديث، غريب الحديث و... شكل گرفت و بدين سان، ابعاد بهره ورى از آن مجموعه گرانسنگ، استوارتر و گسترده تر گشت.
تلاشهاى انجام شده و به ثمر رسيده، به راستى بسيار است كه بايد بدان باليد و آن را پاس داشت. با اين همه، باب پژوهش در اين حوزه همچنان گشوده است و گرهها و دشواريها نه تنها يكسره از ميان نرفته، بلكه به لحاظ شرايط ويژه فرهنگى و اجتماعى كه جامعه اسلامي دارد، افزون نيز شده است.
به جرأت مي توان گفت كه بسيارى از پرسشها درباره اسلام، به حديث و سنت برمي گردد. بررسى اين پرسشها و دستيابى به قواعدى روشن در فهم حديث، كارى ضرورى است. عرضه مدوّن و سامان يافته علوم حديث، قواعد رجالى و فقه الحديث در عصر گسترش شبكه دانشها بايسته اى ديگر است. مطالعه جدى درباره احاديث مجعول و ارائه طُرُق روشن در شناسايى آنها، جاى ترديد ندارد. بررسى احاديث متعارض و يافتن راههاى معقول جهت حل تعارض نيز كارى برجاى مانده است. تفكيك و رده بندى محتوايى احاديث و يافتن شيوه ها و قواعد مناسب آن، ضرورت ديگرى است؛ زيرا حديثى كه در زمينه معارف به ما رسيده، با آنچه به احكام فقهى مربوط است و يا آنچه به بيان آداب و رسوم اختصاص دارد، يكسان فهم نمي شود و قواعد برداشت از آنها هم يكى نيست. به بيان ديگر ، كشف و شناساندن قواعد عام و خاص فهم حديث، نيازى است بس مبرم.
نقد و بررسى كتب حديث و بيان سبك و روش محدثان، امرى است كه اندكى مورد توجه پژوهشگران اهل سنت قرار گرفته و نيازمند تداوم و تكميل است. در كنار اين امور، معرفى محدثان و شخصيتهاى حديثى و خدمات ارزنده آنان به حديث، احياى متون كهن و نسخ خطى، شرح احاديث مشكل و.... از ديگر كارهاى بايسته است. از اين رو، ضرورت انتشار مجله اى علمي ـ تخصصى كه به اين نيازها توجه كند و انديشه ها را در اين حوزه بگستراند و زمينه هاى نقد و بررسى و برخورد انديشه ها را فراهم سازد و پژوهشگران وادى حديث را با يكديگر آشنا نموده و آنان را متشكل سازد و حلقه