علوم حديث 1 - صفحه 36

الهى «و اِذْ اَسَّرَ النّبىُ اِلى بَعْضِ اَزْواجِهِ حديثاً» كه مراد، مطلق كلام است. ۱
طريحى نيز به لحاظ لغت، «حديث» را مرادف «كلام» مى داند و مى نويسد:
از آن روى كلام را حديث گفته اند كه اندك، اندك به وجود مى آيد ۲ .
و مرحوم آيت الله مامقانى در توضيح آن نوشته اند:
بنابراين حديث، پديد آمدن چيزى است كه نبوده است؛ پس حديث، ضد قديم است. گويا آنچه در روايتى آمده است كه «اياكم و محدثات الأمور» اين معنا باشد، كه به گفته ابن فارس، يعنى آنچه در كتاب و سنت و اجماع عالمان شناخته نيست و نبوده است ۳ .
فيّومى نوشته است كه:
حديث به گفته ها و گزارشها اطلاق مى شود. ۴
اين نكته مؤيد است به آنچه برخى از عالمان آورده اند كه تازيان در روزگار جاهليت بر روزهاى مشهور خود، «الأحاديث» مى گفتند، به لحاظ اينكه در آن روزها، حوادث بسيار رخ مى داد و گزارش مى شد و نقل مى گرديد. ۵ برخى از پژوهشيان معاصر پس از گزارش تفصيلى اقوال لغويان درباره حديث، نتيجه گرفته اند كه:
معناى اصلى اين واژه، شكل گيرى چيزى است پس از آنكه نبوده است. اين تكوّن و تجدد، اعم است از اينكه در جواهر باشد يا اعراض، در اقوال باشد و يا در افعال... بنابراين حديث، هر آن چيزى است كه با ياد كرد پديد مى آيد، نقل مى شود، گزارش مى شود و بدين سان در معناى حديث به تازه پديد آمدن و گزارش شدن، توجه شده است. ۶
بنابراين، حديث كه به لحاظ لغت و وضع اوّلى آن به «جديد من الأشياء» و «حدوث امر بعد أن لم يكن» اطلاق مى شده است، در نهايت با توجه به آن معناى لغوى در ادامه استعمال، بر مطلق كلام اطلاق شده است.

1.لسان العرب، ج ۳/۷۶، مجمع البيان، ج ۱/۴۷۴

2.مجمع البحرين، ج ۱/۳۷۱ (چاپ بنياد بعثت)

3.مقباس الهداية، ج ۱/۵۶ و نيز رك: مجمع البحرين، ج ۱/۳۷۰؛ النهاية، ج ۱/۳۵۰؛ مقاييس اللغة، ج ۲/۳۶

4.المصباح المنير، ج ۱/۱۲۴

5.علوم الحديث و مصطلحه /۴ به نقل از فتوح البلدان /۳۹

6.التحقيق فى كلمات القرآن، ج ۲/۱۸۹ ـ ۱۸۸

صفحه از 188