علوم حديث 1 - صفحه 184

از اين نوشته معلوم مى گردد كه وى در «كَرَك» ۱ متولد شده و در همان ناحيه نشو و نما و نما يافته است و به لقب كركى اشتهار داشته است. مؤلف، در كتاب خود ذكر مى كند كه مدتى نيز ساكن دمشق بوده، ولى به جهت اينكه موفق به اظهار دين و مذهب خود در آن شهر نبوده، آن مدّت را از ايّام هدر رفته عمر خود مى داند و از اينكه توانسته از آن شهر كوچ كند و در كربلاى مُعلّى و كنار مرقد مطهّر حسينى رحل اقامت افكند، اظهار رضايت و خوشحالى مى كند و آن را از توفيقات الهى در حق خود مى داند.
از سال تولد و مدت عمر وى چيزى نمى دانيم و شرح حال نويسان، تا آنجا كه نگارنده اقتصا نموده، متذكر حالات وى نشده اند. تنها اطلاع ما از وى، از طريق همين كتاب مى باشد. او در كتاب خود ذكر مى كند كه در سال ۹۲۱ هـ ، حج نموده و در سال ۹۵۵ ، كتاب «السجع النفيس» را تأليف كرده است. از اينجا مى توان حدس زد كه وى به هنگام تأليف اين كتاب، بيش از پنجاه سال داشته است.
او همچنين در اين كتاب از تأليفات خود نيز ياد مى كند كه ما جداگانه به آنها خواهيم پرداخت.
همچنين از همين كتاب برمى آيد كه مؤلف، ملقب به فخرالدين و شمس الدين بوده است. و از لقب «زين الخطباء» كه به اول نام وى در آغاز نسخه اضافه شده مى توان فهميد كه او از خطباى مشهور عصر خود بوده كه البته خطبه هاى وى در اين كتاب، گواهانى گويا بر اين مطلب اند.

اعتبار كتاب

سعى مؤلف در اين كتاب، بر آن بوده كه تاريخ ائمه ـ عليهم السلام ـ را از احاديث صحيح نقل نمايد و از آوردن احاديث ضعيف و غير قابل اعتماد خوددارى نمايد. خود در اين مورد مى نويسد:
«ولم اورد فيه من الاحاديث إلّا ما صَحَّحه علماء نا و رَجَّحه أعلامنا و دوَّنوه فى كتبهم و نقلوه عن ائمتهم».
علاوه بر اظهار مؤلف، اعتماد علامه مجلسى ـ ره ـ بر اين كتاب، خود دليل اعتبار آن است. علامه در مقدمه «بحارالانوار»، در ذكر مصادر كتابش، در دو جا

1.«كَرَك» كه از قديم به نام «كَرَكِ نوح» ناميده مى شود، روستايى است در جبل عامل لبنان.

صفحه از 188