قال: فاستوى جالساً ثم قال: «و عسى ان نقول: ما خرج اليكم من علمنا الا الفاً غير معطوفة» ۱
۰.اى كامل! براى ما پروردگارى قرار ده كه به سوى او بازگشت مى نماييم و (آنگاه) هر آنچه خواستيد درباره ما بگوييد.
راوى (با حالت تعجّب مخلوط به پرسش) مى گويد:
براى شما پروردگارى قرار دهيم كه به سوى او بازگشت مى نماييد و (آنگاه) هر چه خواستيم درباره شما بگوييم؟
و امام ـ ع ـ در جواب فرمود: و شايد ما بگوييم كه هر آنچه (تا به حال) از علم ما به شما رسيده است، تنها به اندازه يك نيمه الف (نيم حرف) بوده است.
در اينجا قصد نداريم كه وارد بحث سندى اين روايات بشويم. اما از نظر دلالت، مفاد و محتواى مجموع اين احاديث، حكايت از يك واقعيت دارد و آن اين است كه ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ از جهت صفات كمال در مرتبه بسيار بلندى قرار دارند، به گونه اى كه انسانهاى عادّى حتى نمى توانند تصوّر آن را بنمايند (لن تبلغوا)، چه رسد به آنكه بتوانند آنان را در حدّ خود توصيف نمايند؛ بنابراين هر چه درباره فضايل و صفات آنها بگوييم، كم گفته ايم.
اما نكته مهمّى كه تكيه گاه اصلى اين احاديث است، آن است كه نبايد درباره اين صفات، آن چنان غلوّ نماييم كه آنان را از مخلوق بودن خارج نموده و به خدايى يا صفات خدايى برسانيم. به عبارت ديگر، بايد به اين نكته توجّه داشته باشيم كه آنان هر چه دارند، رشحه اى است از ذات الهى و خود مستقلاً داراى چيزى نمى باشند. و اگر در مطرح كردن صفات و فضايل، به گونه اى آنان را مطرح نماييم كه بوى استقلال از آن به مشام رسد، اين، خروج از حدّ مخلوق و رساندن به خدايى است كه مورد نهى ائمه ـ عليهم السلام ـ قرار گرفته است. ۲
نتيجه اى كه به دست مى آيد اين است كه مفاد اين احاديث، به هيچ وجه، دلالت بر تجويز ساختن داستانهاى دروغين در فضايل و معجزات ائمه ـ عليهم السلام ـ نمى نمايد.
نتيجه رجالى يى كه از اين بحث به دست مى آيد اين است كه نمى توان راوى احاديث فضايل را تنها به جرم روايت اين احاديث تضعيف نمود.
1.همان، ص ۲۸۳، حديث ۳۰
2.علّامه مجلسى ـ ره ـ در ج ۲۵ بحارالانوار، ص ۳۳۶ اشاره اى به اين مطلب دارد.