نود و هفتمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ویژه پاییز 99 با 7 مقاله حدیثی منتشر شد.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه قرآن و حدیث، نود و هفتمین شماره از فصلنامه علمی پژوهشی علوم حدیث، ویژه پاییز ۹۹ با ۷ مقاله حدیثی به مدیر مسئولی و سردبیری آیت الله محمدی ری شهری، از سوی پژوهشکده علوم و معارف حدیث پژوهشگاه قرآن و حدیث منتشر شد.
در این شماره از فصلنامه علوم حدیث می خوانید:
محمد جعفری پور و محمدکاظم رحمان ستایش
روح الله شهیدی و حسن اصغرپور
کوثر حلال خور، داود صائمی و داود معماری
محمدعلی مهدوی راد، زهرا اکبری، محمدحسین بهرامی
علی اصغر محمدی و کاووس روحی برندق
مریم سادات صدر، مهدی مهریزی و مژگان سرشار
علیرضا حیدری نسب، مهدی بیات مختاری و محمدباقر حیدری نسب
چکیده مقالات:
در چکیده مقاله «گونه شناسی روایات اختلاف قرائت اهل بیت علیهم السلام با قرائت مشهور» میخوانیم: در بخشی از روایاتِ ائمه علیهم السلام، علاوه بر ارائه قرائتی متفاوت از قرآن کریم، قرائت رایج را با استدلال هایی تخطئه نموده اند. چندگونگی این استدلال ها و نقد آنها مسأله این پژوهش است. اهمیت فهم صحیح قرآن، در پرتو قرائت درست آن، از یکسو و جایگاه اهل بیت علیهم السلامبه عنوان مفسران حقیقی قرآن از سوی دیگر، اهمیت واکاوی اینگونه روایات را آشکار می سازد. تخطئه قرائت مشهور با استدلال هایی به گونه های عقیدتی یا تاریخی یا ادبی دیده می شوند. اعتبار سندی و قوت فقه الحدیثی برخی از این روایات از یکسو و سازگاری قرائت ارائه شده در آنها با رسم الخط و اصول قرائت از سوی دیگر می تواند جایگاهی قابل قبول برای این روایات ایجاد کند.
در طلیعه مقاله «مبانی و قواعد توثیق راویان در کتاب «رجال تفسیری»» آمده است: علم رجال در پی آن است که با شناخت هویت دقیق راویان، میزان اعتماد به آنان در حوزۀ روایتگری را نشان دهد و به توثیق یا تضعیفشان رهنمون شود. آرای رجالیان، چه توثیق و چه تضعیف، بر بنیادهایی نهاده شده و تابع قواعد و ضوابطی است و روشن داشتِ آنها می تواند بر منظومه فکری ایشان پرتویی افکند و راه را بر ارزیابی دقیق تر آن هموار سازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا مبانی و قواعد توثیق را در کتاب رجال تفسیری بررسی کند. از بررسی کتاب چنین بر می آید که نویسندگان بر آناند که هر گاه با احراز شرایط و ضوابط از دیدگاهی رجالی اطمینان حاصل شود، میتوان آن را برای توثیق خاصّ راوی به کار بست. بدین سان توثیق خاصّ معصوم، توثیقات رجالیان متقدم و متأخر شیعی و حتّی آرای رجالیان اهل سنّت کارآمد است. به باور ایشان نیک عقیدگی، حسن عمل و پایبندی به دین، جایگاه و منزلت راوی نزد امام و شیعیان، عملکردهای روایی راوی و تعامل مثبت انگارانه جامعه شیعه نسبت به راوی از عوامل و اسباب حسن اوست. توثیق راویان کتاب کامل الزیارات و تفسیر القمی، توثیق اساتید راویان جلیل القدر، ثقات سه گانه، عالمان قم و به ویژه احمد بن محمد بن عیسی، نجاشی، جعفر بن بشیر، توثیق راویانی که محدّثان بزرگ بر آنها اعتماد کرده اند، توثیق راویان کتاب های معتبر شیعه، توثیق مشایخ اجازه و مستجیزان ایشان، توثیق وکلای ائمه علیهم السلام، توثیق راویانی که مورد ترحّم و ترضّی قرار گرفته اند، توثیق راویان واقع در اسناد محکوم به صحِت، توثیق مصاحبان معصوم، راویان کثیر الروایة، معاریف و صاحبان اصل از جمله توثیقات عامّی است که در استنتاج حسن حال راویان در این کتاب از آنها بهره برده اند.
در چکیده این مقاله آمده است: بر اساس آموزه های قرآنی و روایی، از جمله مسائلی که همواره بشر را با چالش روبه رو می کند، تنوع ابتلائات و شیوه رویارویی با این سنت الهی است. در منابع روایی شیعی و سنی، در تشبیهی زیبا، «خامة الزرع» بودن مؤمن و یا به عبارتی، انعطاف مؤمنانه به عنوان راهکار رویارویی پیروزمندانه در برابر حوادث خطیر و امتحانات الهی ارائه شده است. این مقاله، با شیوه توصیفی - تحلیلی، با تأکید بر روایت خامة الزرع، انعطاف پذیری مؤمنانه را به عنوان یک نوع کنش رفتاری مطلوب از سوی انسان در موقعیت های متضاد و بعضاً ناخوشایند ابتلا به «نعمت - نقمت» پیشنهاد می کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که ایمان نقش اساسی در سامان یافتن معرفت و عمل مؤمن دارد و او را در مسیر بندگی الهی نگه می دارد. از همین رو، عامل اصلی در انعطاف پذیری او در مواجهه با حوادث و ابتلائات است تا مؤمن در صحنه های خطیر آزمون ها نشکند و پیروزمندانه به حیات معنوی خویش ادامه دهد.
در چکیده مقاله «بررسی سندی و متنی روایت «لاتجتمع امتی علی الضلاله»»آمده است: در گذشته حوزه های حدیثی بسیاری توسط جریان های حدیثی شکل گرفته اند که به ویژه در پنج سده نخست هجری، در استوار سازی بنیان های حدیث نقش بسیار مهمی داشته اند. لذا شناخت و بررسی هر یک از این حوزه ها، علاوه بر اینکه روشن کننده بخشی از تاریخ حدیث است، در بازشناسی محدثان هر منطقه و دستاوردهای آنها نیز مؤثر است. در این میان، یکی از حوزه هایی که یادکردِ آن در پژوهش های معاصر مغفول مانده، حوزه حدیثی طبرستان است که موجودیت خود را از قرون نخست هجری تا دوره میانه و متأخر با دو رویکرد شیعه و سنی حفظ کرد. این پژوهش - که به شیوه توصیفی و تحلیلی سامان یافته - به بررسی و شناخت حوزه حدیثی زیدیه در طبرستان می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که حوزه حدیثی زیدیه در طبرستان در طلیعه قرن چهارم هجری پایه گذاری شد و محدثان بزرگ این مذهب با برپایی مجالس حدیث و کوشش برای آموزش حدیث، سفر به پایتخت های مهم دینی و دیدار با مشایخ بزرگ حدیث و آشنایی با دیدگاه های گوناگون و تألیف کتاب های حدیثی، حوزه حدیثی زیدیه طبرستان را رونق بخشیدند.
مؤلف مقاله در چکیده اینگونه عنوان کرده: مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه کتابی است با مضمونی عرفانی و اخلاقی که برای اولین بار توسط سید بن طاووس معرفی شده است. نویسنده این کتاب هیچگاه مشخص نبوده و از آنجایی که تمامی باب های صدگانه آن با عبارت «قال الصادق علیه السلام» آغاز می شود، از جمله آثار منسوب به امامان علیهم السلامبه شمار می آید. تاکنون داوری های مختلفی درباره درستی یا نادرستی این انتساب مطرح شده است. داوری های صورت گرفته در طول تاریخ درباره نگارنده این کتاب را می توان منحصر در هشت شخصیت دانست که عبارت اند از: هشام بن حکم، فضیل عیاض، شقیق بلخی، سلیمان صهرشتی، ابوالقاسم قشیری، ابوالحسن شاذلی، شهید ثانی و عارفی مربوط به اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم از صوفیه خراسان. یافته های تحلیلی این پژوهش با موضوع نسخه شناسی کتاب و تحلیل متنی درباره محتوای کتاب و بررسی های تطبیقی با سایر متون عرفانی و تاریخی نشان می دهد که هر کدام از این نظریه ها دارای کاستی هایی هستند. این یافته ها نشان می دهد که نویسنده مصباح اولاً یک عارف صوفی است؛ ثانیاً وی یک سنی مذهب است که وجود قراین متنی و عدم وجود دلیلی بر شیعه بودن وی آن را به اثبات می رساند. همچنین قول برگزیده در تحقیق حاضر آن است که نویسنده مصباح الشریعه صوفی سنی مذهبی است که به بازه زمانی دهه های پایانی قرن چهارم تا دهه های پایانی قرن پنجم تعلق دارد. نظریه برگزیده مبتنی بر تحلیل نسخ خطی و تحلیل های تاریخی و سبک شناسی آثار و اصطلاحات صوفیه است. این مقاله در حد توان، ابداع احتمالی نو را در میان آورده است.
در چکیده این مقاله آمده: این مقاله به تحلیل سندی و متنی روایت های مربوط به وصف شکم امام علی علیه السلام پرداخته است. برخی از روایت ها، شکم بزرگ را جایگاه علم امام دانسته و یا آن را زیبایی ظاهری امام مطرح نموده اند و در برخی دیگر، این وصف در نکوهش امام علیه السلام مطرح شده است. در این مقاله یازده روایت را که در آنها وصف «بطین» به امام علیه السلام نسبت داده شده، با توجه و تمرکز بر تاریخ ورود روایات در مصادر اولیه هر یک، بررسی نموده ایم. تحلیل سند و متن نشان می دهد که در سند آنها از یک سو غالیان شیعه و از دیگر سو، مخالفان امام علیه السلام وجود دارند و در تحلیل متن، انواع اشکال های متنی، همچون تصحیف، نقل به معنا و اضطراب وجود دارد. لذا انتساب این متون به امامان معصوم علیهم السلامممکن نیست. مهمترین یافته این مقاله، با توجه به مصدرهای روایات، آن است که زمان ساخت روایت ها دوران خلیفه های اموی است که بعدها در زمان خلافت عباسی ها وارد مصدرهای شیعه شده است.
چکیده مقاله: حریز بن عبدالله و عبدالله بن نجاشی از صحابیان والامقام امام صادق علیه السلام، در «سِجِستان»، در واکنش به ناسزاگویی خوارج به امام علی علیه السلام، تعدادی از آنان را کشتند. امام صادق علیه السلام در برابر این اقدامات مشابه، «حریز» را از خود دور ساخت که حاوی تخطئه و تنبیه اوست و «ابن نجاشی» را پذیرفت و رفتارش را تصحیح نمود. پژوهش فرارو دنبال پاسخ به چگونگی و چرایی این موضع گیری متفاوت است.
درباره جرح یا توثیق این راویان، در منابع روایی، رجالی و برخی مجلات تخصّصی، نکاتی آمده است؛ امّا درباره چرایی تفاوت رفتار امام صادق علیه السلام، مقاله ای یافت نشد. بررسی و تحلیل اخبار مرتبط، نشان می دهند که حمل روگردانی امام علیه السلام از حریز بر تقیه بی وجه نیست. همچنین گرچه حکم اولیّه سبّ کننده امام علی علیه السلام، قتل اوست، لکن اجرای این حکم، مستلزم اذن معصوم علیه السلام و پیش بینی پیامدهای آن است که رعایت این جهات، به ویژه از اصحابی در تراز حریز انتظار می رفته است؛ اموری که در شرایط متفاوت و درباره افرادی چون ابن نجاشی مورد انتظار نبوده است.
علاقهمندان برای دریافت اصل مقالات میتوانند به سایت فصلنامه علمی ـ پژوهشی «علوم حدیث» به نشانی اینترنتی hadith.riqh.ac.ir مراجعه کنند